سوری - فریازان | |||||
شما در دل آمریکا میتوانید خیابانی به اسم تهران و محلهای به اسم پرشیا ببینید که خب در نوع خود بسیار جالب است. گزارشی که قرار است بخوانید درباره همین “خواهر خواندگی” و “برادر خواندگی” بین ایران و کشورهای مختلف دنیاست.
با یک نگاه به نقشه شهر ویلا یا در الجزایر متوجه میشوید که منطقهای به اسم تهران در آن وجود دارد. این شهر که قسمت فرانسوینشین الجزایر را تشکیل میدهد، دارای حدود 3 میلیون نفر جمعیت است.
هر قدر شهر اصفهان خوش آبوهوا است، خیابانی که خارج از مرزهای کشور به این نام است در دل صحرا و در آفریقای جنوبی واقع شده. البته بنا به موقعیتی که شهر اصفهان دارد این شهر با شهرهای زیادی خواهرخواندگی دارد، یکی از این شهرها فرایبورگ آلمان است. در اوایل سال 1390 نمایندگان فرایبورگ به شهر اصفهان سفر کردند تا در کانون فرهنگی ایران شرکت کنند. در این مراسم بود که استارت خواهرخواندگی بین دو شهر در آلمان و ایران زده شد.
خیابان اصفهان در نزدیکی مرکز شهر کوالالامپور و در فاصله بسیار اندک از میدان تاریخی و معروف مردکا (Merdeka) و المانهای معروف تاریخی این شهر مانند مسجد جامع قرار دارد. این خیابان کوچک در محل تلاقی دو خط حمل و نقل شهری LRT (ایستگاه بانداریا) و KTM (ایستگاه بانک نگارا) قرار داشته و همچنین در مجاورت مرکز خرید مدرن SOGO واقع شده است. با تصویر نقشه گوگل، موقعیت خیابان اصفهان در کوالالامپور را مشاهده میکنید اصفهان خواهرخوانده 13 شهر گوناگون در جهان است که از این میان میتوان از بارسلون، اسپانیا، فلورانس ایتالیا، سنپترزبورگ روسیه، یادش رومانی، کوالالامپور مالزی، فرایبورگ آلمان، ایروان ارمنستان، هاوانا کوبا، کویت، شیان چین، کیوتری ژاپن، لاهور پاکستان،داکار سنگال، بعلبک لبنان، بیروت لبنان و استانبول ترکیه اشاره کرد.
![]() در شهر مشهور “رالی” در کارولینای شمالی ایالات متحده، منطقهای به نام تبریز وجود دارد که به عنوان پایتخت رالی به حساب می آید. تبریز آمریکا به عنوان پایتختی به حساب می آید که حاکمان زیادی در آن زندگی کردهاند، تبریز آنجا مثل تبریز خودمان یک منطقه باشکوه به حساب میآید.
یکی از جادههای فرعی که در آمریکا وجود دارد به اسم تهران نامگذاری شده است. این جاده زیبا نزدیک شهرستان سالیوان است. در سرشماری سال 2010 جمعیت این شهر 5 هزار و 114 نفر اعلام شد. دور تا دور این جاده پر از درخت است. در شهرستان سالیوان که به موازات این جاده است، روستاییانی زندگی میکنند که هر روز برای رسیدن به شهر از این جاده عبور میکنند.
نراق یکی از شهرهای استان اصفهان است که فامیل تعداد زیادی از مردم ایران شهر “نراقی” است. جالب است بدانید سال 1980 خانوادهای به نام فامیل نراقی در این مکان زندگی میکردند که در کنار خانه بزرگشان دریاچهای بود. این دریاچه به نام همین خانواده نامگذاری شد. اگر در نقشه نگاه کنید، میبینید که یک دریاچه کوچک به اسم “دریاچه نراقی” در دل “مودستو”ی کالیفرنیا وجود دارد و هنوز به همین نام خوانده میشود.
در شهر مینه سوتا در آمریکا خیابانی وجود دارد به اسم ایران. این خیابان در 37 کیلومتری شهر مینیاپولیس در ایالات مینه سوتا قرار دارد. کسانی که اولین بار در این مکان زندگی کردند روستاییان، مهاجران و کشاورزان بودند اما رفته رفته سبک زندگی شهری وارد این منطقه شد و گروهی از اسکاتلند، انگلیس، ایرلند و… وارد این مکان شدند. البته یک بزرگراه نیز در همین ایالت وجود دارد که به نام ایران Iran Path Northfield Minnesota, USA است.
یک خیابان در بخش گنگنام شهر سئول کرهجنوبی وجود دارد که نامش تهران است. شرکتهای “سامسونگ” و هینیکس” دفاتری در این خیابان دارند. یکی از گرانترین سازههای کره نیز در همین خیابان تهران است. در این قسمت شرکتهای الجی و سامسونگ مشغول به کار هستند. پیشینه نامگذاری این خیابان به اسم “تهران” به پیش از انقلاب برمیگردد، زمانی که شهردار وقت تهران در سال 1354 به سئول کره سفر کرد، همان زمان بود که دو خیابان بزرگ در پایتخت دو کشور به اسامی “سئول” (در تهران) و تهران در کره نامگذاری شد. نام قبلی خیابان تهران در کره، سامنین گون Samneungno بود که در سال 1963 به تهران تغییر نام داد. این خیابان یکی از پررفت و آمدترین خیابانهای کشور کره است. همانطور که میدانید، خیابان سئول در تهران نیز در همان سال نامگذاری شد که در شمال شهر تهران و در نزدیکی منطقه اوین قرار گرفته است. در لوح یادبود نامگذاری این خیابان نوشتهاند: “جاویدان باد دوستی بیشائبه مردم دو شهر تهران و سئول که به پاس آن در شهر سئول خیابانی به نام تهران و در شهر تهران خیابانی به نام سئول نامگذاری گردید.”
![]() در حالی که برخی کشورهای عربی و اروپایی دنیا به دنبال این هستند که از نامی جعلی برای خلیج همیشه فارس استفاده کنند اما در دل الجزیره خیابانی به نام “خلیج فارس” وجود دارد.
اگر به پاریس سفر کردید میتوانید سری به چهارراه تهران بزنید. این چهارراه یکی از پررفتوآمدترین خیابانهای پاریس است که سالهاست به اسم پایتخت کشورمان نامگذاری شده است. [ یکشنبه 92/4/2 ] [ 1:23 عصر ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
تفاوت مدیران در آن سوی دنیا و این سوی دنیا
آن سوی دنیا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می شود.
این سوی دنیا : موفقیت مدیر سنجیده نمی شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است
.
آن سوی دنیا: مدیران بعضی وقت ها استعفا می دهند.
این سوی دنیا : عشق به خدمت مانع از استعفا می شود.
آن سوی دنیا: افراد از مشاغل پایین شروع می کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
این سوی دنیا : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان دربیست سالگی مدیریت بزرگترین های کشور است.
آن سوی دنیا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می گردند.
این سوی دنیا : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می شود.
آن سوی دنیا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
این سوی دنیا : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.
آن سوی دنیا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.
این سوی دنیا : اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت می کنند.
آن سوی دنیا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی می کند و حتی ممکن است محاکمه شود.
این سوی دنیا : اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر می شود و پست مدیریت جدید می گیرد.
آن سوی دنیا: مدیران به صورت مستقل استخدام و برکنار می شوند، ولی به صورت گروهی و هماهنگ کار می کنند.
این سوی دنیا : مدیران به صورت مستقل و غیرهماهنگ کارمی کنند، ولی به صورت گروهی استخدام و برکنار می شوند.
آن سوی دنیا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی می دهند و با برخی مصاحبه می کنند.
این سوی دنیا : برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن می کنند.
آن سوی دنیا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.
این سوی دنیا : مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را می گیرند.
آن سوی دنیا: همه می دانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.
این سوی دنیا : مدیران انسان های ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد
.
آن سوی دنیا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است.
این سوی دنیا : برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت می کند.
آن سوی دنیا: مدیر فعال ترین فرد سازمان است با مشغله فراوان.
این سوی دنیا : مدیر کم کارترین فرد سازمان است با مشاغل فراوان [ دوشنبه 92/3/27 ] [ 1:6 عصر ] [ عباس سوری ]
[ نظرات () ]
مراحل زندگی پسرها به 10 دوره تقسیم میشه، که شامل مراحل زیره :شش سال اول زندگی:- گریه نکن
|
|
پیشرفت یا پسرفت؟تفاوت کرده ایم؟
صادق هدایت در کتاب بوف کور خود می نویسد ; .. سی و هفت درد و عیب اساسی ما ایرانیان که هیچوقت درمان نشد..! در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورد و می تراشد، این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد.
1- اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
2- اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.
3- با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
4- به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.
5- بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع انها هیچ اقدامی نمی کنیم.
6- در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
7- کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
8- غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.
9- بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که اینده را فراموش می کنیم.
10- از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
11- عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه انها می اندازیم،ولی برای جبران ان قدمی بر نمی داریم.
12- دائما دیگران را نصیحت می کنیم،ولی خودمان هرگز به انها عمل نمی کنیم.
13- همیشه اخرین تصمیم را در دقیقه 90 می گیریم.
14- غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند،ولی ما شاعر و فقیه!
15- زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند.
16- زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند.
17- هنگامی که به هدف مان نمی رسیم،ان را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل ان نمی پردازیم.
18- غربی ها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار می دهند،ولی ما انها را برداشته و از همکارمان پنهان می کنیم.
19- مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم.
20- غربی ها و بعضا دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان می شناسند.
21- در ایران کوزه گر از کوزه شکسته اب می خورد.
22- فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.
23- برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره می کنیم.
24- همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
25- به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.
26- چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
27- به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.
28- وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
29- در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند،به جای اینکه به انها احترام بگذارند.
30- اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.
31- اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.
32- تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.
33- غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.
34- اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی، کابل کشی و غیره صد ها جای ان را خراب می کنیم.
35- وعده دادن و عمل نکردن به ان یک عادت عمومی برای همه ما شده است.
36- قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از ان حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.
37- شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.
بنظر شما چقدر از این عیوب هنوز هم وجود دارد؟؟؟